ولیعهد
ولیعهد
دوستی می گفت که یکی از نزدیکانش از گروه خانوادگیشان ترک زده تنها به خاطر این که با گذاشتن این تصویر ولیعهد توی گروه، به این نتیجه رسیده که به اعتقاداتش توهین شده است و به قول خودش ترجیح میدهد در آرامش خودش فرو رود.
به هیچ وجه توی مُخیلهام نمیگنجید کسی به خاطر این شخص که در جنگ دوازده روزه رابطهاش با رژیم خونخوار صهیونیستی برای همگان آشکار شده بود، حاضر باشد با خانواده خودش هم قطع رابطه کند جز اینکه شوخی کرده باشد.
در حالی که فکرم درگیر این جریان بود کلیپی در یکی از کانال های خبری دیدم که در آن ولیعهد حس صلح طلبیاش شکفته بود و یکی از اهداف رویاییاش تبدیل صنایع موشکی ایران به انرژیهای باد و خورشیدی بود.
با دیدن این ویدئو، احساس کردم تمام سلولهای بدنم یک صدا با هم قهقهه سر میدهند.
ظاهر کلام خندهدار بود البته از نوع تلخ و گزندهاش؛ آن هم به خاطر وجود این افراد سادهلوحی که افسار زندگیشان را به دست کسی سپرده بودند که چیزی جز هذیانگویی در چنته نداشت.
مدتی بعد از آن دوست شنیدم که آن عضو خانوادهشان بیشتر از گذشته با خانوادهاش تماس میگیرد و تنها تفاوتی که کرده، مکالمههایشان از گروه به خصوصی تغییر کرده است.
در جوابش گفتم که شاهزادهی بیچاره حتی از طرفداران واقعی هم شانسی ندارد که تا آخرین لحظه پای حرفشان بمانند.
✍🏻به قلم خودم
#طلبه_نوشت