تنها ردای شهادت، برازندهی قامت مردانگی سرداربود
تنها ردای شهادت، برازندهی قامت مردانگی سرداربود
تا روز خاکسپاری سردارشهیدعلیشادمانی معلومنبود، حواسم درلای چرخدندهی کدام حادثه گیرکرده که تاپیش از این یادم رفته بود این آشنای غریب تکهای از پازلخاطرات روزهای به یادماندنی ما شده.
درست تا روزی که در روضهی خانگی یکی از دوستان، درمیانصحبتهای مداح با یادآوری خاطرات این شهید بزرگوار، چنان تلنگری به وجودمان خورد که تازه پی بردیم باید حسرت از دست رفتن چه کسی را به بنددل بکشیم.
آن لحظهکه از شنیدن این خبر بُهت زده شده بودم سرم را روی پشتی لم دادم و به ناگاه دست زمانه خاطرم را به قصهی دیماه سال یکهزاروچهارصد دو کشاند، همان موقع وقتی که در خبرها گفتهشدهبود: هویت یکی از دو شهیدگمنامی که درمنطقهی گلگیر مسجدسلیمان درخاک آرامیدهاند؛ بعد از چندین سال شناسایی شده است و حالا او را به نام شهیدجلیل شادمانی اهل روستای حیران استان همدان می شناختند.
طی هماهنگیهای صورتگرفته، سردار علی شادمانی به همراه دیگراعضای خانواده از استانهمدان بهقصد زیارت مزار برادرشان عازم شهر ما شدند و من آن روزها شاهد وصالی بودم که بار سنگین فراغ چهلویکساله را به دوش میکشید.
به خاطر دارم در آن برنامه، برخی اهالی گلگیر و مسجد سلیمان، دستبهدامانخانوادهی شهید شدند که اجازهبدهند یادگارآن ها درهمین دیاربماند و همچنان تنوردلشان را با وجودش گرم نگه بدارند.
بعد از مدتی خبر آمد که با این پیشنهاد موافقت شدهاست و حالا شهید جلیل شادمانی، حلقهی وصل همدان و گلگیر مسجدسلیمان شده بود.
با نوای روضهخوان به خود می آیم، حسدوگانهی تعجب همراه با حسرت در تاروپود وجودم رخنه کرده بود؛ چرا که تازه پیبردم ماباکسی همولایتی
شده بودیم که زخمکاری عمیقی بهرژیم منحوس اسرائیل زده بود و حالا این ابر قدرتهای پوشالی با ریختن خون مردم بیگناه، زهرشان را خالیکرده بودند.
ولولهای در دلم برایشناختن هرچه بیشتر این شهید بهپا شدهبود. در آنلحظه محو تصاویر و فیلمهای مراسم تشییعشان بودم که در کانالهای خبری منتشرشده بود. دخترش چه رجزخوانی جانانهای برای دشمن بزدل بهپا کرده بود!
به قلبم نهیب میزنم و میگویم آرام بگیر این سردار ما تا در این دنیا بود خیرش به همه میرسید یکیاش همین بخشیدن مزار برادر شهیدش به دل مردم ما و البته خدا هم معاملهگر منصفی است؛ چرا که خیرِ بزرگتری به نام شهادت نصیبش کرد، اما مگر به جز ردای شهادت چیزی میتوانست برازندهی قامت مردانگی سردار بی ادعای ما باشد؟
✍🏻 زهرا خدری غریبوند
#طلبه_نوشت
#شهید_جلیل_شادمانی | #شهید_علی_شادمانی
#روضه_های_حماسی