ردای شهادت
ردای شهادت
از صحبتهای روضهخوان دربارهی سردار شهید علیشادمانی بُهتزده شدم. خاطرات شناسایی برادرشان جلیل شادمانی برایم، تداعیشد. خاطرات به خاکسپاری بینام و نشانیشان در شهر ما.
با نام سردار علی شادمانی از دوسال پیش آشناشدم. آنروزها طی مراسمی به همراه خانوادهیشان از همدان برای زیارت مزار برادر شهیدشان که سالها به صورت بینشان در شهر گلگیر مسجدسلیمان به خاک سپردهبود آمده بودند.
بعد از مدتی با رضایت خانوادهی شهید به درخواست اهالی قرار بر این شد مزار شهید جلیل شادمانی همچنان پناه مردم این دیار باقی بماند.
با نوای روضه خوان به خود میآیم، تازه متوجه شدم ما با کسی همچون سردار علی شادمانی همولایتی شدهایم که زخمکاری عمیقی به رژیم منحوس صهیونیستی وارد کرد. گویی گمنامی راه و رسمخانوادگی آنها است.
حسرت گذشته و نشناختنش در دلم ماند. به قلبم نهیب میزنم و میگویم آرامبگیر این سردار ما تا در این دنیا بود خیرش به همه میرسید، یکیاش همین بخشیدن مزار برادرشهیدش به دل مردم ما، خدا هم خیرِ بزرگتری چون ردای شهادت نصیبش کرد.
✍🏻 #به_قلم_خودم
#طلبه_نوشت
#شهید_جلیل_شادمانی #شهید_علی_شادمانی